کوهمره کاکایل خوش اندی
یادباد آبادي سرسبز ایل/ مردمان خوب و یكرنگ و اصیل/نان و دوغ و پونه و كشك و كره/ آغل بزغاله و میش و بره/ كاش برميگشت دوباره مشك دوغ/خسته ايم از دوره رنگ و دروغ!
به دنبال پیروزیهای مکرر جنگجویان موصلّو نظامیان مستأصل چاره را در استفاده از تمام نیروهای موجود در شیراز و فیروزآباد دیده،یورش گستردهای را از زمین و هوا آغاز کردند. آریانا،اوضاع نابسامان نظامیان و چگونگی حملات آنان را،اینگونه توضیح میدهد: با این شرایط و اوضاع و احوال[،]حادثه قیر نیز کسب وخامت کرده بود...این بود که تصمیم گرفتم به هر قیمت و ترتیبی که هست پادگاه فیروزآباد را تقویت کرده و آبادی قیر را از چنگ اشرار موصلّو خارج و برای حفظ امنیت شیراز در بدترین شرایط از واحدهای صفی مرکز پیاده استفاده کنم.در این گیرودار و در همان روز گردان مهندسی سپاه منحله زنجان...وارد شیراز شد...این گردان ضمن رفع خستگی و فرا گرفتن آموزشهای لازمه در حالت آمادگی برای برقراری امنیت در شهر شیراز قرار گرفت.پس از این جریان دیگر تردید را جایزه ندانسته و همان شبانه به فرمانده پادگان فیروزآباد دستور دادم که با تمام استعداد خود به طرف قیر حرکت کرده و قیر را آزاد و پاسگاه ژاندارمری را از محاصره خارج نموده و اشرار را تعقیب و قلع و قمع نماید و به جای پادگان مزبور که فیروزآباد را تخلیه میکرد فورا یک ستونی را مرکب از دو گروهان پیاده،یک دسته تانک[و]یک دسته مسلسل ضد هوایی چهار لوله برای برقراری پادگان جدید به فیروزآباد فرستادم[.]هر دو ستون با پشتیبانی هوایی حرکت و...سرهنگ ستاد همایون فرمانده پادگان فیروزآباد در زمان کوتاهی،اشرار موصلّو را قلع و قمع کرده و جسد کرده اشرار مزبور[خوردل] را در میدان آبادی در معرض همگان قرار میدهد.169 روز دهم فروردین 1342،حملات گسترده نظامیان از راه هوا و زمین،برای در اختیار گرفتن مجدد شهر قیر،شروع شد.درگیریهای مکرر و مداوم عشایر و نظامیان،بیش از یک هفته به طول انجامید.بمبارانهای متوالی،عشایر را به ستوه آورده بود.همین بمبارانها،عامل مهم تضعیف و شکست عشایر گردید و تلفات جانی و مالی بالنسبه زیادی بر آنان تحمیل نمود.بزرگترین ضربهای که بر عشایر وارد شد،مجروح شدن فرمانده دلیر آنان،خوردل قائدی موصلّو بود. عشایر،مجبور به عقبنشینی و تخلیه قیر گردیدند.دو،سه روز بعد،خوردل،بر اثر همان زخم از بین رفت.مرگ وی،مساوی با از هم پاشیدگی و تلاشی هسته جنگجویان عشایر موصلّو بود. تقریبا تمام مناطق استحفاظی عشایر منطقه،به دست نظامیان افتاد و سرکوب شدید و بیرحمانه آنان آغاز گردید.صفری کشکولی در تبیین و ترسیم این اوضاع بحرانی و بیرحمیهای نظامیان مینویسد: ...نظامیان شاه جانب امنیت بی گناهان را هم که به زعم آنان شرارت را به خرج نداده بودند،مراعات نکردند و از هوا و زمین بر قیر و کارزین حملهور شدند.در یک جنگ نابرابر که مدت سه شبانه روز به طول انجامید،شهر در حلقه محاصرهء نظامیان افتاد.عرصه بر نیروهای مردمی تنگ شده و مجبور به تخلیه شهر گردیدند. خوردل موصلو که با چهل نفر از نیروهایش به محاصره افتاد بودند پس از 24 ساعت پایداری حلقه محاصره را شکستند،اما خوردل در این جنگ از ناحیه پا و سینه زخم برداشت... خوردل موصلو در حالیکه زخمی بود،نیروهای مردمی را همچنان فرماندهی میکرد.به پیشنهاد او نیروهایش به حالت جنگ و گریز به کوهستانهای اطراف قیر پناه بردند.خوردل موصلو پس از سه روز چشم از جهان فروبست...پس از مرگ خوردل،نظامیان و عمال ساواک در منطقه به جان مردم کوچه و بازار افتادند.تعقیب و دستگیری بار دیگر جنبه عام به خود گرفت.در مدت کمتر از 24 ساعت بسیاری از مردم شهر به جرم همکاری با نیروهای مردمی روانه بازداشتگاهها شدند.فرج اللّه موصلو به عنوان شهردار خوردل،هاشم خان قائدی،کریم سهراب خانلو،غلام حسین توللی،اعظم اللّه قائدی،امر اللّه قائدی و دهها نفر دیگر به جرم شرکت در درگیریهای اخیر دستگیر شدند[و به زندانهای طویل المدت محکوم گردیدند.]اموال بسیاری از جمله 2300 رأس گوسفند متعلق به خوردل موصلو تحت شدیدترین شرایط و مراقبتها در جایدشت اسکان گردید.روستای آبکنارو به جرم همکاری با قیام کنندگان به آتش کشیده شد.مردان این روستا با دستهای بسته روانه بازداشتگاهها شدند و زنان و کودکان،آواره کوه و بیابان گردیدند.اموال این روستا هم تماما به یغما رفت.دختر بچهای موسوم به هاجر حقیقت در بغل مادرش به ضرب پوتین سروان خوشنویس جان باخت.فرد بیماری به نام محمد علی محمدی در زیر دست و پای مأموران جان خود را از دست داد.در تیراندازیهای نظامیان دو کودک خردسال که فرزند دلاور حیدری موصلو بودند کشته شدند.جنازه خوردل موصلو را جهت عکسبرداری و تبلیغ پیروزیهای ظاهری خود بر مردم ستم کشیده از قیر بیرون آوردند و دردناکتر از همه در برابر چشمان وحشتزده مادری،نوزادش در گهواره سوخت...170 بدین گونه،قیام عشایر موصلو،با سرکوب شدید نظامیان خاموش شد.اما برادران خوردل، حیدر و بستان و مهدی قلی-هنوز چند سالی مانده بود تا برای همیشه خاموشی گزینند.آنان تا سال 1346 به مبارزات فردی خویش ادامه دادند،ولی فرجام آنان نیز کشته شدن به دست نظامیان و چریکهای مزدور دولتی بود.171 ___________________________________________________________________ منبع: برگرفته از مجله مطالعات تاریخی » پاییز 1386 - شماره 18 (از صفحه 214 تا 267) - کشواد سیاهپور (1)-شاهپور ملک عابدی،فرزند محمد صادق عابدی(اعتماد الدیوان)،متولد 1309 بود.وی در 1334 از دانشگاه کشاورزی کرج،در رشته مهندسی کشاورزی فارغ التحصیل و در 1335 کارمند وزارت کشاورز گردید.مهمترین مشاغل وی تا زمان قتل عبارت بوده از:مهندسی زراعی،کارمند دفع آفات شیراز،کفیل دفع آفات شهرستان فسا،متصدی آزمایشگاه امراض قارچی در استان فارس و رئیس اکیپ آماربرداری اصلاحات ارضی فیروزآباد. (اطلاعات،23 آبانماه 1341،شمـ 10949،ص 17). (2)-اطلاعات،7/9/1341،شمـ 10961،ص 5. (3)-برای کسب اطلاعات بیشتر راجع به ارسنجانی،ر.ک:ارسنجانی،نور الدین،دکتر ارسنجانی در آیینه زمان،نشر قطره،تهران،1379. (4)-اصل:خارک. (5)-تهران،مصور،جمعه 26 بهمن 1341،شمـ 1015،ص 9. (6)-اطلاعات،23/8/1341،شمـ 10949،ص 1؛مهر ایران،24/8/1341،شمـ 1705،ص 2؛کیهان،23/8/1341، شمـ 5801،ص 1. (7)-اطلاعات،همان،صص 1 و 17. (8)-صحیفه امام(مجموعه آثار امام خمینی)،ج اول،مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی،ج سوم،تهران،1379،ص 82. (9)-همان،ص 141. (10)-همان،صص 215-214. (11)برای اطلاع بیشتر ر.ک:کیهان،24/8/1341،شمـ 5802،ص 1؛اطلاعات،24/8/1341،شمـ 10950،ص 1؛ همان،26/8/1341،شمـ 10951،ص 1؛همان،29/8/1341،شمـ 10954،ص 1. (12)-سپهبد شاهبختی،سابقه درگیری و خصومت با ایلات و عشایر جنوب را در شورش سالهای 1309-1307 در کارنامه خویش داشت.وی در بهمنماه همین سال(1341)فوت کرده است.(برای اطلاع بیشتر ر.ک:استفانی کرونین،ارتش و حکومت پهلوی،مترجم غلامرضا بابایی،انتشارات خجسته،تهران،1377،ص 432؛میر حسین یکرنگبان،سیری در تاریخ ارتش ایران(از آغاز تا پایان شهریور 1320)،صص 440-439). (13)-ظهور و سقوط سلطنت پهلوی،خاطرات ارتشبد سابق حسین فردوست.ج 1،انتشارات اطلاعات،تهران،1369، ص 507. (14)-روشنفکر،پنجشنبه اول آذرماه 1341،شمـ 479،ص 49. (15)-همانجا. (16)-کیهان،24/8/1341،شمـ 5802،ص 1. (17)-اطلاعات،23/8/1341،ص 17. (18)-برای اطلاع بیشتر ر.ک:ظهور و سقوط...،ج 2،صص 452-451. (19)-همان،صص 425-423. (20)-ظهور و سقوط...،ج 1،صص 507-506. (21)-اطلاعات،23/8/1341،شمـ 10949،ص 1. (22)-آتش،24/8/1341،شمـ 377،صص 1 و 4. (23)-ر.ک:روشنفکر،همان،صص 7-1 و 51-49. (24)-همان،ص 2. (25)-همان،ص 5. (26)-همان،ص 5. (27)-اصل:یاغیگری. (28)-روشنفکر،همان،صص 50-49. (29)-ر.ک:مهر ایران،24/8/1341،شمـ 71705،صص 1 و 4:همان،27/8/1341،صص 1 و 4؛همان، 28/8/1341،شمـ 1707،صص 1 و 4. (30)-اطلاعات،28/8/1341،شمـ 10953،ص 19. (31)-همانجا. (32)-کیهان،3/9/1341،شمـ 5809،ص 1. (33)-همان،ص 15. (34)-جهت اطلاعات بیشتر،ر.ک:ابرلینگ،پیر،کوچنشینان قشقایی فارس،ترجمه فرهاد طیبیپور،نشر شیرازه،تهران7 1383،صص 243-242. (35)-اطلاعات،24/8/1341،شمـ 10950،صص 5 و 23؛کیهان،23/8/1341،شمـ 5801،ص 1. (36)-اطلاعات،همان،ص 24. (37)-همان. (38)-روشنفکر،همان،ص 5 (39)-اطلاعات،همان،ص 23. (40)-آتش،4/9/1341،شمـ 383،ص 1. (41)-محمد حسین قشقایی،همان،ص 123. (42)-همان،صص 126-125. (43)-ظهور و سقوط...،ج 1،صص 506-505. (44)-همان،ص 505. (45)-همان. (46)-شوکت،حمید،نگاهی از ردون به جنبش چپ ایران(گفتگو با ایرج کشکولی)،ج دوم،نشر اختران،تهران، 1380،صص 19-18. (47)-فرهمند،جلال،«کودتای سفید(2)؛اسنادی از اصلاحات ارضی»،فصلنامه تاریخ معاصر ایران،س 8،شمـ 32، زمستان 1383،ص 228. (48)-همان. (49)-همان،ص 229. (50)-همان،صص 237-235. (51)-پهلویها(خاندان پهلوی به روایت اسناد)،به کوشش فرهاد رستمی،ج 3،مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران تهران،1383،صص 519-518. (52)-همان،ص 519. (53)-همن،ص 244. (54)-اطلاعات،1/9/1341،شمـ 10956،ص 17. (55)-پارس،12/9/1341،شمـ 2659،ص 2. (56)-سپید و سیاه،21/2/1358،شمـ 1105،ص 8. (57)-تولدی در آتش،صص 31-30. (58)-سپید و سیاه،28/2/1358،شمـ 1106،ص 49. (59)-روشنفکر،همان،صص 3 و 6. (60)-همان،صص 7-6. (61)-اطلاعات،23/8/41،ص 1. (62)-همان،24/8/1341،ص 1. (63)-همان،26/8/1341،ص 1. (64)-کیهان،26/8/1341،شمـ 5803،ص 1. (65)-همان،27/8/1341،شمـ 5804،ص 1. (66)-اطلاعات،28/8/1341،شمـ 10953،ص 1. (67)-همان،29/8/1341،شمـ 10954،ص 1. (68)-همان،30/8/1341،شمـ 10955،ص 1. (69)-همان،1/9/1341،شمـ 10956،ص 1. (70)-کیهان،1/9/1341،شمـ 5808،ص 1. (71)-اطلاعات،5/9/1341،شمـ 10959،ص 1. (72)-کیهان،5/9/1341،5811،ص 1. (73)-کیهان،6/9/1341،شمـ 5812،ص 1. (74)-اطلاعات،7/9/1341،شمـ 10961،ص 1. (75)-کیهان،7/9/1341،شمـ 5813،ص 1. (76)-همان،8/9/1341،شمـ 5814،ص 1. (77)-اطلاعات،11/9/1341،شمـ 10964،ص 1. (78)-کیهان،12/9/1341،شمـ 5817،ص 1. (79)-سپید و سیاه،ص 44. (80)-تولدی در آتش،صص 29-28. (81)-سپید و سیاه،28/2/1358،شمـ 1106،ص 6. (82)-سفری کشکولی،عوض اللّه،تولدی در آتش،انتشارات کیانشهر،شیراز،1379،ص 162 و 166-161. (83)-کیهان،28/8/1341،شمـ 5805،ص 1. (84)-اطلاعات،28/8/1341،شمـ 1709،ص 4. (85)-مهر ایران،30/8/1341،شمـ 1709،ص 4. (86)-کیهان،5/9/1341،شمـ 5811،ص 15. (87)-تاریخ معاصر ایران،همان،ص 246. (88)-کیهان،15/9/1341،شمـ 5820،ص 1. (89)-همان،15/10/1341،شمـ 5843. (90)-همان،1/10/1341،شمـ 5832،ص 1. (91)-همان،ص 11. (92)-همان،3/10/1341،شمـ 5834،ص 1. (93)-تاریخ معاصر ایران،همان،247-246. (94)-همان،صص 248-247. (95)-پهلوی،محمد رضا،مجموعه تألیفات،نطقها،پیامها،مصاحبهها و بیانات...،ج چهارم،ص 3020. (96)-سی-برای. (97)-تقوی مقدم،سید مصطفی،تاریخ سیاسی کهگیلویه،مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی و مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر،تهران،1377،ص 313. (98)-ظهور و سقوط...،ج 1،ص 506. (99)-از جمله:کیهان،7/11/1341،شمـ 5861،ص 1. (100)-پاریس،18/11/1341،شمـ 2678،ص 1. (101)-تهران مصور،26/11/1341،شمـ 1015،صص 9 و 52. (102)-همان،ص 9. (103)-همانجا. (104)-مهر ایران،23/11/1341،شمـ 1764،ص 3. (105)-همان،30/8/1341،شمـ 1709،ص 3. (106)-همان،12/10/131،شمـ 1735،ص 3. (107)-ظهور و سقوط...،ج 1،ص 506. (108)-شهبازی،عبد اللّه،ایل ناشناخته،نشر نی،تهران،1366،ص 267. (109)-کیهان،4/9/1341،شمـ 5810،ص 15. (110)-همان،5/9/1341،شمـ 5811،ص 15. (111)-همان،6/9/1341،شمـ 5812،ص 1. (112)-اطلاعات،6/9/1341،شمـ 10960،ص 1. (113)-کیهان،18/9/1341،شمـ 5822،صص 1 و 15. (114)-بلوط-به ترکی،به معنای ابر است. (115)-آریانا،تاریخچه عملیات نظامی جنوب،ص 24. (116)-ایل ناشناخته،ص 268. (117)-اطلاعات،23/4/1343،شمـ 6287،ص 9. (118)-عرفانمنش،جلیل،خاطرات پانزده خرداد،شیراز،دفتر اول،انتشارات سوره،1375،ص 54(خاطرات جلال الدین آیت اللّهزاده). (119)-همان،دفتر دوم،ص 115(خاطرات دکتر محمد حسن طاهری). (120)-همان،دفتر اول،ص 95(خاطرات محمد رضا گلآرایش). (121)-ایل ناشناخته،ص 276. (122)-ایل ناشناخته،همانجا. (123)-ایل ناشناخته،صص 271-269.(اصل سند در صفحات 325-324 به چاپ رسیده است). (124)-روحانی،سید حمید،نهضت امام خمینی،ج اول،چ پانزدهم،نشر عروج،تهران،1381،ص 405؛غلامرضا کرباسچی،تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی،ج دوم،مرکز اسناد انقلاب اسلامی،تهران،1381،ص 369. (125)-ر.ک:سیاهپور،کشواد،«نهضت امام خمینی و قیام عشایر جنوب 1342-1341»،فصلنامه مطالعات تاریخی (س سوم،شمـ 12،بهار 1385)،صص 43 و 65-62. (126)-برای اطلاع بیشتر ر.ک:ترقی:شمارههای 1063،1062،1060،1059،مورخ 9،16،23 و 30 اردیبهشت و 6 خردادماه 1342(جز شماره نخست،بقیه شمارهها تحت عنوان«تبهکاران فارس»به نقش ژاندارمری در وقایع غائله جنوب پرداخته است.) (127)-ترقی،9/2/1342،شمـ 1059،ص 42. (128)-ایل ناشناخته،ص 272. (129)-آریانا،بهرام،تاریخچه عملیات نظامی جنوب،چاپخانه ارتش،بیجا،بیتا،ص 18. (130)-همان،صص 18-17. (131)-همان،ص 18. (132)-همان. (133)-ایل ناشناخته،ص 273. (134)-همان. (135)-همان،صص 274-273. (136)-اطلاعات،22/4/1343،شمـ 6286،ص 1. (137)-ایل ناشناخته،ص 274. (138)-همانجا. (139)-همانجا. (140)-تاریخچه عملیات نظامی جنوب،ص 21. (141)-همان،ص 23. (142)-همان،ص 25. (143)-همان،ص 235. (145)-اصل:خدمتگذار. (146)-ایل ناشناخته،صص 327-326. (147)-همان،ص 274. (148)-همان،ص 275. (149)-همان. (150)-تاریخچه عملیات نظامی جنوب،ص 103. (151)-ایل ناشناخته،ص 275. (152)-همان. (153)-همان،ص 276. (154)-تاریخچه عملیات نظامی جنوب،ص 104. (155)-فسایی،فارسنامه ناصری،ج 2،تصحیح منصور رستگار فسایی،ج دوم،امیرکبیر،تهران،1378،ص 1582. (156)-کوچنشینان قشقایی فارس،ص 275. (157)-ترقی،23/2/1342،شمـ 1061،ص 38. (158)-تولدی در آتش،ص 35. (159)-کیانی،منوچهر،نگاهی به ایل قشقایی بعد از شهریور 1320،کیانشهر،شیراز،1383،صص 421-420. (160)-تاریخچه عملیات نظامی جنوب،ص 65. (161)-ترقی،همانجا. (162)-تولدی در آتش،ص 35. (163)-همان،صص 38-37. (164)-تاریخچه عملیات نظامی جنوب،ص 65. (165)-تولدی در آتش،ص 38. (166)-تاریخچه عملیات نظامی جنوب،ص 76. (167)-همان،صص 76-75. (168)-تولدی در آتش،ص 39. (169)-تاریخچه عملیات نظامی جنوب،صص 77-76. (170)-تولدی در آتش،همان،صص 42-40. (171)-ر.ک:تولدی در آتش،صص 70-54.
نظرات شما عزیزان: